در این مطلب از سایت جدولیاب شاهد خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال خاتون می باشید. با ما همراه باشید. سریال خاتون داستان روزگاری پرفرازونشیب در دل تاریخ ایران است که توسط تینا پاکروان نوشته و کارگردانی شده و نگار جواهریان و اشکان خطیبی بازیگران اصلی آن هستند. این سریال به کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی تینا پاکروان با بازی مهران مدیری، نگار جواهریان و اشکان خطیبی دوشنبه ۱۸ مرداد ماه ۱۴۰۰ اولین قسمت آن به صورت اختصاصی از پلتفرم نماوا آغاز شد. اسامی بازیگران این سریال عبارتنداز؛ نگار جواهریان، مهران مدیری، حامد کمیلی، پژمان بازغی، ستاره اسکندری، پانتهآ پناهی ها، مهران غفوریان، بانیپال شومون، اشکان خطیبی، بهناز جعفری، آیدا ماهیانی، بابک حمیدیان، پیام دهکردی، داریوش موفق، رضا بهبودی، ستاره پسیانی، سروش صحت، شاهرخ فروتنیان، شبنم مقدمی، عاطفه رضوی، غزل شاکری، فرخ نعمتی، قربان نجفی، مهتاب ثروتی، مهدی قربانی، میرسعید مولویان، بهنام شرفی، علی فروتن، شیرین محسنی، رضا عباسی، پیمان میرزایی، سمانه منیری، مجید گیاهچی، مرجان متقی.
خلاصه داستان سریال خاتون
قصه سریال «خاتون» از سال ۱۳۲۰ شروع میشود و داستان حول محور شخصیتی به نام «خاتون» با بازی نگار جواهریان میچرخد. همسر این کاراکتر «شیرزاد ملک» با بازی اشکان خطیبی شخصیتی نظامی است و «خاتون» از عملکرد ارتش در مقابل اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم ناراحت است. در ادامه سریال، اتفاقاتی رخ می دهد و وضعیت خانواده اصلی قصه در این دوران تغییراتی میکند. مهران مدیری نقش «جهانگیر روزبه» دایی «خاتون» را برعهده دارد. این کاراکتر که یک تاجر ثروتمند است و در هتل زندگی میکند، جزو شخصیتهای مثبت سریال است و کاراکتری شوخ طبع و خوش مشرب دارد. «جهانگیر روزبه» که به عنوان «دایی جون انگلیسی» شخصیت «خاتون» معرفی شده، با انگلیسیها و روسها ارتباط دارد، اما جاسوس نیست و اتفاقا تا حدی نیز فرد وطن دوستی محسوب می شود.
قسمت ۴ سریال خاتون
شیرزاد در تردید قبول یا رد پیشنهاد کمیسر رجب اف است. پیشنهادی که دو پاسخ بیشتر ندارد: بله یا آره! شیرزاد با دیدن عاقبت تیمسار چارهای جز پذیرش ندارد. همزمان با تقلای شیرزاد در زندان آن سوی ماجرا در خانه اربابی امیرعلی، پسر شیرزاد و خاتون با یک حمله بیماری تیفوس جان میدهد. شیرزاد بعد از آزادی و ترفیع درجه در حالی پا به خانه میگذارد که اهل خانه در سوگ کودک از دست رفته هستند. نخستین دیدار خاتون و شیرزاد هم با یک سیلی به گوش خاتون همراه میشود که موجب مرگ پسرش شده است.
خاتون بعد از این ماجرا به اتاقی در گوشه حیاط کوچ میکند و تا آمدن بهار رخت سیاهش را از تن بیرون نمیکند. با قدرت گرفتن روسها در شمال ایران اوضاع رشت رفته رفته برای آزادی خواهان خطرناکتر میشود. پروین، دوست خاتون به همراه چند دوست دیگرش شبکهای را تشکیل دادهاند که در مقابل اشغال روسها مقاومت میکنند و حالا کمیسر روس، رجب اف از شیرزاد میخواهد که هر طور شده است آنها را پیدا کند.
بدین ترتیب شیرزاد باز هم در امتحانی سخت قرار میگیرد که یک سوی آن همسر، عشق و وطنش قرار دارد و در سویی دیگر فشار و ارعاب اشغالگران روس است. سریال خاتون تلاش میکند که این اوضاع سخت برای شخصیت داستانش را در بستر حوادث تاریخی بعد از شهریور ۱۳۲۰ روایت کند. روایتی که بسیار آرام و همراه با شیرفهم کردن مخاطب است. شخصیتهای واقعی با بیانی مانند بیان معلم تاریخ معرفی میشوند تا مخاطبان سریال بهخوبی با آنها و نقششان در تاریخ آشنا شوند و سازندگان سریال نیز رسالتشان را بهخوبی انجام بدهند.
قسمت ۳ سریال خاتون
جنگ چند روزه به پایان میرسد و ایران تسلیم متفقین میشود. انگلیسیها در جنوب و روسهای کمونیست در شمال. تلاشهای امثال شیرزاد و خون امثال نامجو و بایندر هم نتیجه نمیدهد و خائنین به میهن راه را برای اشغالگران باز میکنند. شیرزاد از فرط خشمی که از این شکست تحقیر آمیز دارد و از نفرتی که از خیانت سروان سنگری دارد کنترل خودش را از دست میدهد و او را با یک گلوله وسط پیشانی اش به قتل میرساند. دیری نمیگذرد که اشغالگران روس به خانهی شیرزاد میآیند و و او را دستگیر میکنند.
خاتون در روزهای اشغال و قحطی و در حالی که شوهرش هم زندانی است، تلاش میکند تا به امور خانه رسیدگی کند و زندگی خود و پسرش را پیش ببرد. در این میان هم از کمک رساندن به معدود روشنفکرانی که از دوستانش هستند و در پی اقدام بر علیه روسها ابایی ندارد. زمان امتحان برای شیرزاد فرا میرسد. روسها به او پیشنهاد پذیرفتن مسئولیت امنیت شهرش را میدهند. پیشنهادی که تیمسار آریا قویا و به سرعت رد کرده است.
شیرزاد وقتی با این پیشنهاد روبرو میشود که هم زمان آریا در حیاط بازداشتگاه اعدام میشود. حال شیرزاد میماند و انتخاب میان زنده ماندن خودش و بودن کنار خانواده اش و یا از دست رفتن جانش و فدا شدنش در راه آرمان وفاداری به وطن.
داستان زندگی خاتون و شیرزاد به مرور ملتهبتر از قبل میشود. شخصیتها و نیروهای منفی کم کم وارد داستان میشوند و نوبت تصمیم گیریهای سخت و سرنوشت ساز برای شیرزاد و خاتون فرا میرسد. کمیسر روس از همان ورودش به قصه با نگاهش به خاتون و ما میفهماند که ماجرا تازه شروع شده است و او کسی است که به زودی خاتون را در معرض ماجراهایی سخت قرار میدهد.
قسمت ۲ سریال خاتون
خاتون و شیرزاد وقتی از مهمانی سرهنگ بیرون میآیند در مسیر خانه با بمب باران متفقین مواجه میشوند و به سختی خودشان را به خانه میرسانند. متفقین اعلام بی طرفی ایران را نادیده گرفته اند و از جنوب و شمال وارد خاک کشور میشوند. شیرزاد سریعا خودش را به قرارگاه ارتش میرساند و برای جنگ و دفاع آماده میشود. این در حالی است که فرماندهی ارتش دچار یک سردرگمی بزرگ شده است و در کنار کسانی که با شجاعت تمام قصد دفاع از آب و خاکشان را دارند، هستند کسانی که از پیش آمادهی حملهها بوده اند و با متجاوزان همراه و هم داستان شدهاند.
در میان این جنگ خاتون در خانه نمینشیند و از سویی نگران پدر تبعیدی اش در بندر لنگه است و از سویی دیگر خودش را واجد شرایط دفاع از کشور میداند و از شیرزاد میخواهد که به او اسلحه بدهد. شیرزاد با تمام وجودش سعی میکند که وظایف نظامی اش را انجام دهد، اما تلاشهای او و افرادی، چون بایندر و نامجو وقتی با سنگ اندازیها و خیانتهای هم رزمان خودشان مواجه میشوند سراسر بی نتیجه میشود.
خاتون در این دو قسمت زبان و لحن داستان گویی اش را کاملا نشان داده است. حالا به راحتی مخاطبان این سریال میتوانند تصمیم بگیرند که آن را دنبال کنند یا خیر. روایتی از دههی ۲۰ شمسی و تحولات آن دوران که با بیان سریالهایی مثل مدار صفردرجه بسیار متفاوت است. خاتون زبانی بسیار ساده را برای داستان گویی اش انتخاب کرده است. زبانی که میتواند برای مخاطبهای جدی یا نیمه حرفهای سریال ها- حتی سریالهای ایرانی- تا حدی برخورنده باشد. گویی فضا و تحولات آن دوران برای بچههای دبستانی شرح داده میشود.
قسمت ۱ سریال خاتون
در قسمت اول با خانوادهی سرگرد شیرزاد ملک (اشکان خطیبی) آشنا میشویم که در کنار همسرش خاتون (نگار جواهریان) و مادرش (شبنم مقدمی) در رشت زندگی میکند. تحولات شهریور ماه ۱۳۲۰ زندگی آنها را هم متاثر میکند. تحولات قوای روس در شمال مستقیما میان نیروهای نظامی ایرانی چند دستگی ایجاد کرده است و فضا آبستن حوادث است.
در این میان خاتون با افکاری پیش رو نسبت به زمانهی خودش در کنار همسرش زندگی میکند و خواستار تغییرات زیادی در زندگی اش و کشور است که در آن زنان جایگاه واقعی شان را به دست آورند.
شاید هنوز برای نقد و قضاوت سریال خاتون زود باشد. آن چه در قسمت اول این سریال دیده میشود تصاویری جذاب از گیلان دههی ۲۰ است که با بازیهایی کلیشهای از مرد نظامی، مادر شوهر نظامی، زن تجدد خواه و… همراه شده است. دیالوگهایی گل درشت برای ساختن فضای تاریخی داستان و شناساندن موضع شخصیتها نسبت به وقایع نیز به شدت توی ذوق میزند. اما میتوان منتظر ماند و دید که این سریال در قسمتهای آینده و با سر و شکل گرفتن بهتر داستانش به چه سمت و سویی میرود!
برای امتیاز به این نوشته جدولیاب کلیک کنید!
منبع مطلب